‫سادگورو در مورد این صحبت می‌کند که شک‌گرایی در تضاد با روندِ معنوی نیست.

‫‫شک‌گرایی چیزِ بدی نیست، زیرا شما باید بدانید که شک‌گرایی به چه معناست. شک‌گرایی به این معناست که شما نمی‌دانید، بنابراین در موردِ همه‌چیز شک دارید. اگر شک‌گرایی به سوءظنِ مُزمن نسبت به همه‌چیز تبدیل شود، این یک بیماری است. سوءظن یعنی شما از قبل به یک نتیجه‌گیری رسیده‌اید. شما شکاک هستید یعنی هنوز درحالِ جست‌وجو هستید. هنوز مایلید چیزها را باز کنید و به آن‌ها نگاه کنید، اما اگر بدگُمان باشید، هیچ‌چیز را باز نخواهید کرد، زیرا شما از قبل در مورد همه‌چیز یک نتیجه‌ی ازپیش‌تعیین‌شده دارید. پس شک‌گرایی رشدِ معنوی شما را کُند نمی‌کند. در واقع، رشدِ معنوی شما را تسریع می‌کند. فقط شکاکانِ واقعی هستند که معنوی می‌شوند، زیرا آن‌ها به‌دنبال چیزی هستند. دیگران در موردِ همه‌چیز به نتیجه‌گیری‌های احمقانه رسیده‌اند. افراد بدگُمان به نتیجه‌گیری‌های منفی رسیده‌اند، مؤمنان به نتیجه‌گیری‌های مثبت رسیده‌اند، اما هر دوی آن‌ها یکسان هستند. مثبت یا منفی، مهم نیست، همه‌ی آن‌ها در بازیِ یکسانی هستند، بازیِ اعداد. 

‫شک‌گرایی رشد معنوی شما را کُند نمی‌کند. در واقع، رشدِ معنوی شما را تسریع می‌کند. فقط شکاکانِ واقعی هستند که معنوی می‌شوند، زیرا آن‌ها به‌دنبال چیزی هستند.

‫یک شکاک مایل به اضافه کردن نیست، مایل به کم کردن نیست، می‌خواهد به همه‌چیز همان‌طور که هست، نگاه کند. این یک روندِ معنوی است. روندِ معنوی به این معناست که: «من مایل هستم به زندگی همان‌طور که هست نگاه کنم. نیازی نیست چیزی به آن اضافه کنم، نیازی نیست چیزی از آن کم کنم، من مایل هستم به همه‌چیز همان‌طور که هست، نگاه کنم»، و این ذهنیت اساسیِ یک شکاک است. فکر می‌کنم این یک ذهنیتِ مطلوب برای یک روندِ معنوی است - اینکه شما نیازی به اغراق در مورد هیچ‌چیز ندارید، نیازی به کم‌اهمیت جلوه دادنِ هیچ‌چیز ندارید. شما می‌خواهید به همه‌چیز همان‌طور که هست نگاه کنید، اما در مورد همه‌چیز شک دارید. اگر شک نداشته باشید، پژوهش نخواهید کرد. کلمه‌ی پژوهش یک کلمه‌ی خام‌تر برای جست‌وجو است. یک جوینده به‌نوعی یک پژوهشگر است. فقط یک پژوهشگرِ واقعی، یک جوینده‌ی حقیقت نیز است. اگر بگویید کسی تحت پژوهش است یا شما درحال پژوهش در مورد کسی هستید، به این معناست که می‌خواهید حقیقتِ موضوع را بدانید. این پژوهش کردن و همچنین جست‌وجو کردن است. جست‌وجویِ معنوی پژوهش است، نه در مورد یک فرد خاص بلکه در موردِ هستی. ما درحال پژوهش کردن در موردِ کُلِ هستی هستیم. این جست‌وجوی معنوی است.

‫اگر شکاک نباشید، هرگز نمی‌توانید پژوهشی کنید. شما به نتیجه‌گیری‌های عجولانه خواهید رسید. اگر مرگ با شما روبه‌رو شود، تمام نتیجه‌گیری‌ها پایان می‌یابد. می‌دانم که مردم سعی می‌کنند سرزمین خیالی را فراتر از مرگ گسترش دهند، اما این سرزمین خیالی برای کسی که هم‌اکنون با مرگ روبه‌رو است، کارایی ندارد. این فقط برای افرادی کار می‌کند که معتقدند جاودان هستند. اگر کسی ماهیتِ فانیِ وجوِد خود را درک کند، آن‌گاه تمامِ نتیجه‌گیری‌های زندگی شما از بین می‌رود و شما به یک پژوهشگرِ زندگی یا یک جوینده‌ی حقیقت تبدیل خواهید شد، زیرا این‌ها دو چیزِ متفاوت نیستند. فقط در روندِ شکاک بودن، نباید خود را به ناامیدی بکشانید، نباید خود را به گوشه‌ای از زندگیِ خود سوق دهید. اگر یک شکاکِ شاد باشید، شما یک جوینده‌ی معنویِ بزرگ هستید. اگر یک شکاکِ افسرده باشید، آن‌گاه شما یک مشتریِ خوب برای یک روانپزشک هستید. اگر بتوانید با خوشحالی شکاک باشید، آن‌گاه شما یک جوینده‌ی معنوی هستید و این یک ذهنیتِ مطلوب برای جست‌وجوی حقیقت است.